خاطرات يک ته تغاري



سلام عيدتون دوباره مبارک امشب رفتيم خونه ي يکي از خاله هايي که خيلي دوسش دارم ،خلاصه دور هم نشسته بوديمو درباره ي برنامه هايي که پخش ميشد تو عيد حرف ميزديم خالم کنار عروسش نشسته بود و داشت درباره ي اقاي گار حرف ميزد و ميگفت خيلي ادم خوبيه و اين حرفا بعد گفت همين که تو خونش سگ داره يه جوريه بعد ما گفتيم مگه چيه عيب نداره بابا خالم هم خواست مارو قانع کنه به عروسش اشاره کرد و گفت مثلا من رضا گارم بعد اشاره به عروسش ،اينم مثلا سگ باشه يه جوريه ديگه ما هم تا اينو شنيديم ترکيديم از خنده عروسشم کم نياورد بعد چند لحظه که ما داشت خنده ازروصورتمون کم ميشد عروسش هم گفت اره اميرمحمد هم همينجوري سگش دست ميزد بعد سر خالمو دست زد باز دوباره ما از خنده غش کرديم يعني همچين سريع جواب خالمو داد که اصن دهن مهن برامون نموند ولي خالم اصن منظور بدي نداشت ،،،،خدايي خيلي خنديديم .راستي خالم کادو تولدم پيش پيش بهم يه عطر خوشبو داد مرسي ازش ،،،تولدم به قمري ٢٧رجبه ،،،،شبتون خوشO:-)
امروز داشتم بادوستم مي رفتيم کلاس خوشنويسي ،بعد بين راه يه بچه شش ،هفت ساله رو ديديم همينجوري جاي پياده رو ايستاده بود بعد يهو مامانش از پشت اومد محکم زد پشتش اووف خووب چسبيد چون يک صداي از شلاق بدتر بود خلاصه نثار بچه ي طفلک کرد بعدم يه عالمه فحشش داد و بعد گفت من تورو پوستت رو بکنم يا زير خاکت کنم حالا مارو ميگي منفجر شديم چون من گفتم همون اولي بهتره ولي فک نکنم شنيده باشه چون صداش هم خيلي بلند بود !! به نظر شما اگه بجاي اون بچه بودين کدوم گزينه رو انتخاب ميکردين ؟؟؟؟:-(

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

گیمری دات آی آر - برگزار کننده مسابقات کال آف دیوتی اخبار سئو ایران و جهان ستار سئو Rust-Legacy best-sites سایه روشن880 سئو سایت - طراحی سایت Sean ویدئو بات